دستم را در دست تو مى گذارم و خواب را به چشمم راه نمى دهم تاوقتى كه از من راضى شوى.
اين بسيار مهم است كه اگر كدورت و عصبانيتى نيز پيش آمد، هر يكسعى نكند به ديگرى نشان دهد كه به او نيازى ندارد بلكه سعى در جبرانكوتاهى و تقصير خود كند و طرف مقابل نيز آن را به عنوان نقطه ضعفديگرى تلقى نكند ، بلكه حمل بر روحيه گذشت و عدم لجاجت وگرمىبخشيدن دوباره به زندگى مشترك كه هر دو از آن بهرهمند مى شوند نمايد.
22. على(ع):
جهاد المراة حسن التبعل; (31) .
جهاد زن، خوب شوهردارى كردن است.
يك زن آگاه و وظيفهشناس، اگر بتواند درون خانه خود، محيطمساعدى را براى رشد و كمال خود و شوهر و بويژه فرزندان خويش فراهمكند تاثير مثبت و بسيار مؤثر آن در اصلاح جامعه و اخلاق و تربيت آحادآن، بر كسى پوشيده نيست. در حقيقت، زن، شركت مستقيم در فعال نمودنساير نيروهاى سازنده جامعه دارد و نقش عمدهاى را در گرمى بخشيدن بهمجاهدان در ميدان نبرد ايفا مى كند. از سوى ديگر، حديث فوق كه تفصيلآن را در روايتبعدى خواهيم خواند، گوياى اهميت وظيفه خانهدارىاست چرا كه آن را به مثابه جهاد مىداند.
23. اسماء بنتيزيد كه از زنان انصار بود به محضر پيامبر(ص) كه ميناصحابش بود، رسيد و عرض كرد:
پدر و مادرم فدايت! من فرستاده زنان به سوى شما هستم. جانم فداىشما! بدان كه هيچ زنى در شرق و غرب نيست كه جريان آمدن مرا بهحضور شما بشنود مگر اينكه همعقيده من است. پرسش من اين است كهخداوند تو را بحق، به سوى مردان و زنان فرستاد و ما به تو و بهپروردگارت كه تو را فرستاد ايمان آورديم و ما گروه زنان محصور ومحدود، نشسته در خانه و وسيله برآوردن خواستههاى شماهاييم، و بارفرزندانتان را بر دوش مى كشيم و شما جماعت مردان، با شركت درنمازجمعه و جماعت و عيادت بيماران و حضور در تشييعجنازهها و انجامدادن مداوم مراسم حج و از همه برتر، با امكان حضور در جهاد در راهخدا، بر ما برترى داده شدهايد. از طرف ديگر، وقتى كسى از شماها به سفرحجيا عمره مىرود و يا براى حفظ مرزها خارج مىشود، اموالتان رابرايتان نگهدارى مىكنيم و لباسهايتان را مىبافيم و اولادتان را تربيتمىكنيم. پس اى رسول خدا! از نظر اجر و پاداش چه مشاركتى با شماداريم؟
پيامبر اكرم(ص) چهره خويش را به طرف اصحابش نمود و فرمود:
هل سمعتم مقالة قط احسن من مسالتها من امر دينها من هذه؟
فقالوا: يا رسولالله! ما ظننا ان امراة تهتدي الى مثل هذا!
فالتفت النبي(ص) اليها ثم قال لها: انصرفي ايتها المراة و اعلميمن خلفك من النساء ان حسن تبعل احدا كن لزوجها و طلبهامرضاته و اتباعها موافقته يعدل ذلك كله. فادبرت المراة وهي تهلل و تكبر استبشارا; (32) .
آيا تاكنون گفتارى بهتر از پرسش اين بانو كه در باره امر دينشپرسيد، شنيدهايد؟
عرض كردند: اى رسول خدا! ما گمان نمىكرديم زنى به چنين چيزىدستيابد!
آنگاه پيامبر(ص) رو به طرف آن زن گرداند و به او فرمود:
اى زن! برگرد و به ساير زنانى كه از سوى آنان آمدهاى اعلام كن كهخوشرفتارى يكى از شماها با شوهر و جوياى رضايت او شدن ودنبال كردن موافقت او، با همه آن فضايل و اعمال مردان برابرىمىكند.
آن زن برگشت در حالى كه از خوشحالى و بشارت يافتن، تهليل وتكبير بر زبان داشت.
مرحوم علامه طباطبايى از اين حديث، نكات چندى را استفاده كردهاست كه به اختصار به آنها اشاره مىشود:
1. از امثال اين قضايا روشن مىشود كه زنان با اينكه بيشتر به امورداخلى منزل مشغولند، اما از نظر مراجعه به ولى امر و كوشش در جهتحل پارهاى مشكلات خويش منعى نداشتهاند.
2. آنچه بيشتر در زندگى زن، مورد پسند اسلام است اين است كهوظيفه مهم خانهدارى را فراموش نكند، و اين توصيه پيامبر(ص) گرچهواجب نبود لكن در يك محيط سالم و مذهبى، همين دستور استحبابىحافظ اين خواسته اسلامى بود.
3. زنان با اينكه از فضيلت امثال جهاد، به عللى كه روشن استمحرومند اما اسلام اين محروميتها را با مزايا و ارزشهاى ديگرى كه بسىافتخارآميز است جبران كرده است. (33) .
حديثبعدى مىتواند تفسيرى بر اين وظيفه باشد.
24. پيامبر اكرم(ص):
ان من خير نسائكم; الولود، الستيرة، العفيفة، العزيزة في اهلها،الذليلة مع بعلها، الحصان مع غيره، التي تسمع له و تطيع امرهو اذا خلا بها بذلت ما اراد منها; (34) .
همانا از بهترين زنان شما زنى است كه زياد بچهدار شود،شوهردوست و محجوب و پاكدامن باشد، در ميان خويشانش عزيزباشد ولى با شوهرش رام و تسليم باشد، خودش را از بيگانه محفوظبدارد، نسبتبه همسرش حرفشنوى و اطاعت داشته باشد، و درخلوت شوهر، از انجام خواسته او مضايقه نكند.
26. امام صادق(ع):
ليس للمراة خطر، لا لصالحتهن و لا لطالحتهن; اما صالحتهنفليس خطرها الذهب و الفضة. و اما طالحتهن فليس الترابخطرها، التراب خير منها; (35) .
براى زن، ارزش و معادلى نيست; نه براى صالح آنان و نه براىناصالح آنان. اما خوب آنان در مقابل ارزشش، طلا و نقره برابرىنمىكند چرا كه بهتر از طلا و نقره است، و اما ناصالح آنها، خاك نيزقيمت و بهاى او نيست، چرا كه خاك بهتر از او است.
اين حديثشريف مىتواند بعنوان جمعبندى احاديث اين قسمتباشد و نشاندهنده اين است كه ارزش انسانى زن، امرى معنوى است كه باملاكهاى مادى نمىتوان ارزشيابى نمود و طبيعى است نوعا هر عنصرى كهبيشتر مىتواند در جامعه نقش مثبت و ارزشمند داشته باشد، نقش تخريبىزيادترى نيز مىتواند دارا باشد.
27. امام صادق(ع) به نقل از پيامبر اكرم(ص):
و من صبر على خلق امراة سيئة الخلق واحتسب في ذلك الاجراعطاه الله ثواب الشاكرين; (36) .
مردى كه بر اخلاق همسرى بداخلاق صبر كند و آن را تحمل نمايدو آن را به حساب اجر الهى بگذارد، خداوند پاداش شكرگزاران را بهاو خواهد داد.
پستى و بلنديهاى زندگى و روابط مشترك زن و شوهر، نياز مبرمى بهاصل «مدارا و تفاهم» دارد. مرد كه عهدهدار مديريت زندگى مشترك استشديدا به اين اصل نيازمند است، و اين بستگى به سعه صدر و روح گذشت وفداكارى او دارد. البته براى ايجاد حسن تفاهم، نياز به عناصر چندى استكه در ضمن روايات اين بخش، به آنها پرداخته خواهد شد; بعضى مربوطبه مرد و قسمتى نيز مرتبط به زن و پارهاى نيز مشترك ميان آن دو است.
28. امام صادق(ع):
رحم الله عبدا احسن فيما بينه و بين زوجته، فان الله عز و جلقد ملكه ناصيتها و جعله القيم عليها; (37) .
خدا رحمت كند مردى را كه ميان خود و همسرش را اصلاح نمايد،زيرا خداوند اختيارش را در دست او گذاشته و او را قيم و سرپرستزن نموده است.
اين روايت، اشاره استبه آيه شريفه «الرجال قوامون على النساء بمافضل الله بعضهم على بعض و بما انفقوا من اموالهم» (38) كه اجمالا نوعىقيمومت را براى مردان در فضاى روابط همسرى و خانوادگى قرار دادهاست. اينكه چارچوب و خاستگاه اين سرپرستى چيست، و مشخصا در چهمسايلى مصداق مىيابد، موضوعى است كه در تفسير و مباحث فقهى بايدپى گرفت.
29. امام صادق(ع) از پدر بزرگوارش امام باقر(ع):
تقاضى علي و فاطمة الى رسولالله(ص) في الخدمة، فقضى علىفاطمة بخدمة ما دون الباب و قضى على علي بما خلفه. قال:فقالت فاطمة: فلا يعلم ما داخلني من السرور الا الله باكفائيرسولالله تحمل رقاب الرجال; (39) .
على و فاطمه در مورد كارهاى خانه از رسول خدا(ص) تقاضاىدستورالعمل كردند. حضرت(ص) كارهاى داخل خانه را به عهدهفاطمه گذاشت و كار بيرون را بر عهده على.
پس از آن فاطمه فرمود: خدا مىداند چقدر از اينكه رسول خدا باردوش مردان را از من گرداند خوشحال شدم.
حضرت فاطمه(س) اين را مايه خوشحالى خود مىداند كه مسؤوليتمواجهشدن و همصحبتشدن با مردان بيگانه در خارج از خانه را بر عهدهندارد. احتمالات ديگرى نيز در اين جمله داده شده است; از جمله اينكهمسرتخاطر او به اين علت است كه رسول خدا(ص) او را در قبولمسؤوليت همسان و همانند مردان قرار داده است و كارهاى داخل را به اوواگذار نموده است.
30. على(ع) خطاب به فرزندش امام حسن(ع):
... و لا تملك المراة من امرها ما جاوز نفسها; فان المراة ريحانةو ليستبقهرمانة و لا تعد بكرامتها نفسها و لا تطمعها في انتشفع لغيرها; (40) .
زن را در آنچه مربوط به او نيست صاحب اختيار مگردان، زيرا زنچون گياهى خوشبو است، و نه كارفرما و مسؤول خرج و خريد، ودر گرامى داشتن او از آنچه مربوط به او است تجاوز مكن و او را بهطمع نينداز كه شفاعت ديگرى كند.
زن درختستبرى نيست كه آسيبپذير نباشد. بايد جايگاه واقعى اورا در زندگى شناخت چرا كه افراط و تفريط نسبتبه او، آفاتى را به دنبالدارد. او بيش از هر چيز نياز به مهربانى و عطوفت دارد، حتى بسيارىمواقع، رفتار عطوفتآميز در او بيشتر تاثير دارد تا استدلال، چه رسد بهخشونت!
31. امام صادق(ع):
الامراة الصالحة خير من الف رجل غير صالح و ايما امراةخدمت زوجها سبعة ايام اغلق الله عنها سبعة ابواب النار وفتح لها ثمانية ابواب الجنة، تدخل من ايها شاءت; (41) .
زن شايسته از هزار مرد ناشايستبهتر است; و هر زنى كه هفتروز به شوهرش خدمت كند، خداوند درهاى هفتگانه آتش را بهروى او مىبندد و هشت در بهشت را براى او مىگشايد و او از هردرى كه بخواهد، وارد مىشود.
32. امام صادق(ع):
خير نسائكم، الطيبة الريح، الطيبة الطبيخ، التي اذا انفقت انفقتبمعروف و ان امسكت امسكتبمعروف. فتلك عامل من عمالالله و عامل الله لا يخيب و لا يندم; (42) .
بهترين زنان شما، زن خوشبو و با دستپختخوب است آن زنى كهاگر انفاق (خرج) كند به نيكى انفاق (خرج) كند و اگر انفاق (خرج)نكند نيز به نيكى نكند. پس اين زن عاملى از كارگزاران خداونداست و كارگزار خدا نه ناكام و نا اميد مىشود و نه پشيمان.
33. امام صادق(ع):
ما من امراة تسقي زوجها شربة من ماء الا كان خيرا لها منعبادة سنة، صيام نهارها و قيام ليلها و يبني الله لها بكل شربةتسقي زوجها مدينة في الجنة و غفرلها ستين خطيئة; (43) .
هيچ زنى نيست كه جرعهاى آب به همسرش بدهد مگر اينكه اينكار براى او از عبادت يك سال كه روزهايش روزه باشد و شبهايشبه عبادت بايستد بهتر است، و خداوند به پاداش هر جرعه آبى كهبه همسرش مىدهد، براى او در بهشتشهرى مىسازد و شصتخطااز خطاهاى او را مىبخشد.
اگر زن به خدمات و كارهايى كه داخل منزل براى شوهر و فرزندانشمىكند با اين بينش بنگرد كه به واسطه آنها مىتواند كسب رضاى خداىمتعال نمايد و خانه، زمينهاى استبراى اظهار بندگى و عبوديتبيشتر، واز جانب ديگر، شوهر نيز به واقع اين را بپذيرد كه نوع زحماتى كه همسرشدر خانه متحمل مىشود مسؤوليتى الزامى براى او نيست، قدم بسيار بزرگىدر راه حسنتفاهم برداشته شده است. در جهت تاكيد بيشتر بر اين عنصراساسى، به حديث ديگرى در همين زمينه توجه شود.
34. امام صادق(ع):
سالت امسلمة رسولالله(ص) عن فضل النساء في خدمةازواجهن فقال: ايما امراة رفعت من بيت زوجها شيئا منموضع الى موضع تريد به صلاحا الا نظر الله اليها و من نظرالله اليه لميعذبه.
فقالت ام سلمة رضي الله عنها: زدني في النساء المساكين منالثواب بابي انت و امي.
فقال(ص): يا امسلمة! ان المراة اذا حملت كان لها من الاجر كمنجاهد بنفسه و ماله في سبيل الله عز و جل، فاذا وضعت قيل لها:قد غفر لك ذنبك فاستانفي العمل. فاذا ارضعت فلها بكلرضعة تحرير رقبة من ولد اسماعيل; (44) .
امسلمه در باره ارزش زنان در خدمتگزارى به همسرانشان ازپيامبر(ص) پرسيد; حضرت(ص) فرمود:
هر زنى كه در خانه شوهرش، چيزى را با هدف خير و صلاح، ازجايى برداشته به جاى ديگر بگذارد، خداوند به او توجه و نظرمىكند، و هر كس كه خداوند به او توجه كند عذابش نخواهد كرد.
امسلمه گفت: پدر و مادرم فدايت! در باره ثواب و پاداش زنانبيچاره، بيشتر برايم بازگو كن.
حضرت(ص) فرمود: اى امسلمه! همانا زن هنگامى كه باردار مىشوداجرى همانند اجر كسى كه با جان و مالش در راه خداى عز و جلجهاد كرده استخواهد داشت. و آنگاه كه وضع حمل كرد، به اوگفته مىشود: ناهتبخشيده شد، پس عمل را از سر گير. و آنگاه كهشير مىدهد، در مقابل هر بار شير دادن، پاداش آزاد نمودن يك بندهاز فرزندان اسماعيل را خواهد داشت.
35. پيامبر اكرم(ص):
الا و ايما امراة لمترفق بزوجها و حملته على ما لايقدر عليه و مالايطيق لمتقبل منها حسنة و تلقى الله و هو عليها غضبان; (45) .
آگاه باشيد هر زنى كه با شوهر خود مدارا نكند و او را به چيزى وادارد كه قدرت و توان آن را ندارد، هيچ كار نيكى از او قبول نخواهدشد و در حالى خدا را ملاقات خواهد كرد كه خداوند بر اوخشمناك است.
در نظر گرفتن موقعيتشوهر و وضعيت درآمد او و نيازهاى ضرورىزندگى توسط زن، نقش مفيدى در ايجاد تفاهم ميان آن دو خواهد داشت.نمونه بعدى را از زندگى صميمانه و افتخارآميز اميرالمؤمنين على(ع) وفاطمه زهرا(ع) مىخوانيم.
قالت: و الذي عظم حقك، ما كان عندنا منذ ثلاثة ايام شيءنقريك به.
فرمود: پس چرا به من خبر ندادى؟
فقال رسول الله(ص): ان لله عمالا و هذه من عماله. لها نصف اجرشهيد; (47) .
38. امام صادق(ع):
ان ابراهيم(ع) شكا الى الله عز و جل ما يلقى من سوء خلق سارة،فاوحى الله تعالى اليه انما مثل المراة مثل الضلع المعوج، ان اقمتهكسرته و ان تركته استمتعتبه; اصبر عليها; (48) .
حضرت ابراهيم(ع) از بداخلاقى همسرش ساره به خداوند عز و جلشكوه برد. خداوند تعالى به او وحى كرد كه مثال زن، مثال استخوانكج دنده است كه اگر آن را راست كنى شكاندهاى; ولى اگر آن را رهاكنى از آن استفاده مىكنى. از اينرو نسبتبه او صبر پيشه كن.
مرحوم شيخ صدوق نزديك به همين مضمون را آورده استبا ايناضافه:
قلت: من قال هذا؟
فغضب. ثم قال: هذا والله قول رسول الله(ص); (49) .
شخص راوى مىگويد: عرض كردم: چه كسى اين را گفته؟!
حضرت(ع) از اين گفته ناراحتشد. سپس فرمود: «به خدا سوگند اينگفته رسول خدا(ص) است!».
مفاد اين روايت كه در برخى روايات مشابه نيز آمده است نكتهراهگشا و بااهميتى را در زندگى زناشويى يادآور مىشود و آن اينكه مردنبايد همواره تلاش كند كه همسرش نيز در همه امور مانند او باشد. هركدام شرايط و علايق و عادات خاص خود را دارند. توقع اينكه زن، عيناهمان را بخواهد كه شوهر مىخواهد و همان طور باشد كه همسرشمىپسندد، توقعى بيجا و مايه زحمت و درد سر است. نبايد در همهجزئيات زندگى و رفتار و اخلاق زن دخالت كرد. در بسيارى از موارد بايداو را به حال خود گذاشت و از دخالتبيجا در امور مربوط به زن پرهيزكرد. بنابراين تشبيه به «دنده كج» به معناى كاستن از كرامت انسانى زننيست، چرا كه استخوان دنده چنان كه در خود روايت نيز اشاره شده بايدبه همين شكل باشد، بلكه به اين منظور است كه بايد واقعيت و ظرفيت اورا در نظر گرفت و بيش از كشش و توان او توقع نداشت.
رواياتى كه در تفسير آيه شريفه «يا ايها الذين آمنوا قوا انفسكم واهليكم نارا وقودها الناس و الحجارة» (50) وارد شده تاكيدى استبر موضوعفوق، از جمله حديثبعدى.
39. شيخ صدوق:
سئل الصادق(ع) عن قول الله عز و جل: «قوا انفسكم و اهليكم نارا» كيف نقيهن؟
قال: تامرونهن و تنهونهن.
قيل له: انا نامرهن و ننهاهن فلا يقبلن.
قال: اذا امرتموهن و نهيتموهن فقد قضيتم ما عليكم; (51) .
از امام صادق(ع) در باره اين فرمايش خداى عز و جل «خودتان وبستگانتان را از آتشى كه آتشگيره آن، بدنهاى مردم و سنگهاستنگه داريد» سؤال شد كه چگونه آنها را از آتش نگه داريم؟
فرمود: آنان را امر و نهى كنيد.
به حضرت گفته شد: ما آنها را امر و نهى مىكنيم ولى نمىپذيرند.
فرمود: هنگامى كه شما آنها را امر و نهى كرديد وظيفهاى را كه برعهدهتان است انجام دادهايد.
در پايان اين بخش، به حديثى در زمينه صبر و تحمل زن و شوهر،نسبتبه يكديگر توجه مىكنيم; بدان اميد كه اين مجموعه بتواند گامى درجهت تحكيم پيوندهاى مشترك ميان آن دو باشد.
40. پيامبر اكرم(ص):
من صبر على سوء خلق امراته اعطاه الله من الاجر ما اعطاهداود(ع) على بلائه، و من صبرت على سوء خلق زوجها اعطاهامثل ثواب آسية بنت مزاحم; (52) .
مردى كه بر بداخلاقى زنش صبر و بردبارى كند، خداوند پاداشى راكه به داود(ع) به خاطر تحمل بلا و سختى عطا كرد به او مىدهد، وزنى كه بر بداخلاقى شوهرش شكيبايى به خرج دهد، خداوندهمانند پاداش آسيه دختر مزاحم را (كه يكى از چهار زن مشهور وبزرگ جهان توحيد است) به او خواهد داد.
قم - پاييز 1368.
1) من لا يحضره الفقيه، ج3، ص385.
2) همان، ص392.
3) سوره نور(24)، آيه 32.
4) من لا يحضره الفقيه، ج3، ص383.
5) از جمله: من لا يحضره الفقيه، ج3، ص384 به بعد و نيز: مستدرك الوسائل، ج14، صص154 -156.
6) من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 443. و نيز: وافى، ج22، ص789.
7) مستدرك الوسائل، ج14، ص250.
8) همان،.
9) من لا يحضره الفقيه، ج3، ص556.
10) نك: من لا يحضره الفقيه، ج3، ص555، و وسائلالشيعه، ج14، ص122 «قال رسول الله(ص): عيالالرجل اسراؤه و احب العباد الى الله عز و جل احسنهم صنعا الى اسرائه.
11) تنبيه الخواطر، ج2، ص122.
12) ان الرجل ليؤجر في رفع اللقمة الى في امراته. المحجةالبيضاء، ج3، ص70.
13) بحارالانوار، ج104، ص132.
14) وسائل الشيعه، ج15، ص227.
15) همان، ج14، ص10.
16) همان، ص118.
17) امالى مفيد، ص94، ح3، و نيز: مستدرك الوسائل، ج14، ص249، «عروة بنعبدالله بنبشير الجعفي،قال: دخلت على فاطمة بنت علي بنابىطالب(ع)، و هي عجوز كبيرة و في خرز، و في يدها مسكتان،فقالت: يكره للنساء ان يتشبهن بالرجال ...».
18) كافى، ج5، ص567، و نيز، وسائل الشيعه، ج14، ص183.
19) اين احتمال نيز مى رود كه منظور، حضرت امام كاظم(ع) باشد.
20) بحارالانوار، ج103، ص245.
21) وسائل الشيعه، ج 14، ص 130. و كافى، ج 5، ص 517 با حذف كلمه «فيجيبها».
22) سوره تحريم(66)، آيه6. در باره اين آيه رجوع كن به حديث 39، از همين بخش.
23) وسائلالشيعه، ج14، ص131، «كل امرء تدبره امرا فهو ملعون».
24) من لا يحضره الفقيه، ج3، ص442.
25) وسائلالشيعه، ج14، ص23.
26) همان، ص121.
27) من لا يحضره الفقيه، ج3، ص440.
28) كافىج5،، ص325.
29) بحارالانوار، ج103، ص244.
30) همان، ص239.
31) همان، ج103، ص252.
32) الميزان فى تفسير القرآن، ج4، ص350، و نيز: الدر المنثور، ج2، ص153.
33) نك: الميزان، ج4، ص351، ذيل تفسير آيه 32 - 35 سوره نساء.
34) بحارالانوار، ج103، ص239.
35) همان، ص236.
36) وسائلالشيعه، ج14، ص124.
37) من لا يحضره الفقيه، ج3، ص443، و نيز: وسائل الشيعه، ج4، ص122.
38) سوره نساء (4)، آيه 34.
39) بحارالانوار، ج43، ص81.
40) نهجالبلاغه، نامه 31، ص405.
41) وسائل الشيعه، ج14، ص123.
42) همان، ص15.
43) همان، ص123.
44) بحارلانوار، ج103، ص251.
45) همان، ص244.
46) تفسير عياشى، ج1، ص171. كلمه «لاتسالين» را مىتوان به صورت «لاتسالين» خواند كه تاكيد درنهى است. آنچه در متن آمد به صورت مضارع منفى مىباشد.
47) وسائل الشيعه، ج14، ص17.
48) كافى، ج5، ص513.
49) من لا يحضره الفقيه، ج3، ص440.
50) سوره تحريم(66)، آيه 6.
51) من لا يحضره الفقيه، ج3، ص442، ضمنا مرحوم كلينى سه روايت ديگر در همين زمينه آوردهاست. نك: كافى، ج5، ص12.
52) بحارالانوار، ج103، ص247.
نظرات شما عزیزان: